حقوق متهم
با ایراد اتهام به شخص متهم ، وی وارد فرایندی از دادرسی کیفری می شود که یک طرف آن حکومت با تمام اختیارات و امکانات قرار دارد تا در برابر متهم بایستد و در طرف دیگر متهمی قرار دارد که در برابر قوای حکومتی ناتوان است در نتیجه باید به این متهم این امکان داده شود تا بدینوسیله از خود دفاع کند . اگر هیچ تمهیدی اندیشیده نشود در واقع نظام حکومتی به او ستم کرده است .برای جلوگیری از این لازم است، متهم از حقوقی برخوردار باشد که از خود دفاع کند.
با توجه به اهمیتی که این حقوق دارند در قوانین اساسی بسیاری از کشورها به این حقوق اشاره شده است . معمولا مقررات مربوط به حقوق متهم در قانون آئین دادرسی کیفری آورده می شود و در همه رسیدگی های کیفری لازم الرعایه می باشد . در این میان برخی از این قواعد به طور ویژه به حقوق دفاعی متهم اختصاص دارد تا متهم دست کم بتواند از امکانات کافی ( نه مساوی ) در برابر دادستان برخوردار باشد . بدین ترتیب حقوق متهم را می توان مجموعه ای از قواعد دانست که قانونگذار در جهت حمایت از متهم در برابر تعرضات قوای حکومتی، دفاع هرچه بهتر وی در برابر اتهام انتسابی و ایجاد شرایطی در جهت حفظ کرامت انسانی وی وضع نموده است که عدم رعایت آن دارای ضمانت اجرا می باشد .
مبحث دوم : سیر تحول حقوق متهم
اگرچه امروزه ديده ميشود كه در اكثر كشورها اصول و قواعدي تحت حاكميت اصل برائت يا اصول مشابه براي حفظ حقوق مردم در فرآيند دادرسي در قوانين مختلف پيشبيني شده است، اما هر يك از اين اصول خود سرآغاز و فراز و نشيبهايي در طول تاريخ داشته تا به اين شكل مدون در حال حاضر به دست ما رسيده است و مسلماً از اين به بعد نيز سير تكامل خود را پيش خواهد گرفت .
اين حقوق در تمام نظامهاي حقوقي با تلاش انديشمندان و حقوقدانان، بتدریج و با تمام محدوديتهاي اعمال شده، جاي خود را در كنار ظلم و ستم پادشاهان و زمامداران در كتب قانون باز نموده است.
هرچند كه در موارد بسيار زيادي ميتوان در اجراي آن قواعد در زمان خود به دلیل اعمال قدرت مطلق و بدون نظارت حکام که جاي هيچگونه چون و چرا باقي نميگذاشته است، ترديد كرد ،اما همين تلاشها نيز در جاي خود ستودني است.
در اين مبحث هدف اين است كه هرچند كوتاه سير اين تحولات مورد بررسي قرار گيرد. پس از يك سو سعي ميشود تا با توجه به پيوند عميق حقوق ایران با فقه اسلامي نگاهي به اعمال اين حقوق در صدر اسلام همراه با مقايسهاي با دوران قبل خود صورت گيرد که در این میان توجه به دیدگاه سایر ادیان نیز خالی از فایده نخواهد بود. از سوي ديگر تحولات حقوق متهم در ايران و سایر کشور ها لحاظ شود .
پس لازم است اين مبحث به دو گفتار تقسيم شود؛ گفتار اول با عنوان « پيشينه حقوق متهم در حقوق موضوعه و آموزه های دینی » به تشریح این موضوع می پردازدو در نهايت گفتار دوم با عنوان « پيشينه حقوق شهروندی در حقوق موضوعه و آموزه های دینی »مورد بررسي قرار مي گيرد.
گفتار اول:پيشينه حقوق متهم درآموزه های دینی
بدیهی است که نمی توان نقش تعالیم دینی و اخلاقی را در رشد و توسعه ی حقوق متهم در یک فرایند دادرسی نادیده گرفت .در ادیان قبل از اسلام بسیاری از قواعد مربوط به نحوه دادرسی را می توان از لابه لای دستورات و تعالیم کلی استخراج نمود .به علاوه در حقوق اسلام با توجه به اینکه در یک برهه زمانی دادرسی میان مردم توسط خود ائمه جریان داشته است می توان آداب و اصول دادرسی و نحوه برخورد با متهمین را از میان روایت های نقل شده از ایشان تشریح و دسته بندی نمود.در این قسمت ابتدا در خصوص تعالیم دینی در آیین یهود و مسیحیت بر اساس کتاب انجیل و تورات و سپس حقوق متهم با توجه به منابع حقوق اسلام مورد بررسی قرار می گیرد.
الف)حقوق متهم در آیین یهود و مسیحیت
آموزه های عهد عتیق حاوی فرامینی است که نشان دهنده اهمیت داوری و قضاوت منصفانه در تعالیم دین یهود است .به علاوه می توان تاکید این تعالیم بر رعایت برخی اصول در جهت حفظ حقوق متهم را ملاحظه نمود که به عنوان نمونه به تعدادی از آنها اشاره می شود :
1-برابری میان طرفین در دعوا؛این حکم را که «در باره همسایه ات به انصاف داوری کن » چنین تفسیر شده که باید با همه در دادگاه یکسان برخورد شود؛[1]
2-استماع دفاعیات متهم و بازجویی از شهود،[2]
3-ممنوعیت رسیدگی کیفری در غیاب متهم،
4- ضرورت وجود دلیل برای حکم (وجود حد اقل دو شاهد)[3]،
5- تجدید نظر در حکم در صورت اقامه دلیل جدید،
6-پرهیز از جانب داری و القای دلیل و استدلال به نفع یکی از طرفین دعوا [4].
باید گفت که تعالیم عیسی مکمل شریعت موسی است و به همین دلیل این بخشهای مهمی از عهد عتیق در عهد جدید مورد تاکید قرار گرفته است .«مسیح آمد تا کرامت و حقوق انسانهای مظلوم را باز گرداند ، به انصاف و عدالت برای مساکین و … حکم کند و …..به عهد جدید ، حق و عدل ،وارد کند که عهدی ابدی است.»[5] بنابراین حقوق تصریح شده در بالا در آیین مسیحت نیز مورد تاکید قرار گرفته است .
علیرغم این توجه ملاحظه می گردد در قرون وسطی اهمیت این حقوق فراموش شده و به جای آن نظام تفتیش عقاید با تمام خصوصیات خودبر یک دادرسی کیفری حکومت می نمود.
ب)پيشينه حقوق متهم در اسلام
نظام اسلام به لحاظ كمال و الهي بودن خود در بردارنده تمام نيازهاي بشري از بدو تاختم ميباشد. پس از نزول قرآن مفسرين واقعي و اصلي آن يعني پيامبر اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) در جهت تبيين مفاهيم ناب و الهي قرآن از هيچ تلاشي فروگذار نكردهاند. در دوران پيامبر (ص) و حضرت علي(ع) به علت اينكه امکان عهده داشتن حكومت همراه با ساير مسائل از جمله قضاوتهاي رسمي ميان مردم براي اين دو بزرگوار فراهم بوده است باعث شده تا راهكارها و اصولي را در عمل آموزش دهد. لذا براي بررسي اصول اسلامي در رعايت حقوق متهم به سخنان ايشان استناد بيشتري خواهد شد. اما قبل از ورود به بحث در اين مورد لازم است شرايط دادرسي در دوران جاهليت بيان شود. اين امر نه در مقام مقايسه دو وضعيت با هم ميباشد كه اين مقايسه قطعاً يك مقايسه بيمعنا و غير لازم خواهد بود بلکه بيان وضعيت و شرايط آن زمان در جهت به نمايش گذاشتن تحولي است كه اسلام با آمدن خود در آن جامعه ايجاد كرد. لذا اين بند در دو قسمت يعني دادرسي و حقوق متهم در دوران جاهليت و حقوق متهم در نظام دادرسي اسلامي بررسي ميشود.